فیلمفارسی کم دیدم. خیلی کم. ولی بنا دارم بنشینم و سینمای ایران را از آن آغازش مروری بکنم. شاید کلی فیلم خوب هم بشود از لابه لای آن فیلم ها پیدا کرد.

ولی هنوز نحوه مواجهه با این فیلم ها را بلد نیستم.

آیا خام دستی های فیلم را باید پای زمان و زمانه اش بگذارم یا اینکه با یک دید امروزی بهشان بنگرم و آنها را کلا آشغال بپندارم.

خب آن زمان ها فیلم های خوبی هم ساخته شده! پس زمان نمی تواند پادرمیانی کند تا اثر زیر سوال نرود. ولی خب باید یک جایی گوشه ی ذهن، عامل زمان را نگه داشت.

در این بازگشت به گذشته و مرور سینمای ایران فیلم "شوهر آهوخانم" را دیدم. رمانش را نخوانده ام. اما فیلم به طور کلی ضعیف بود.

شادی ها و غم های فیلم منطقی نبود و این در شکل گیری شخصیت ها و لنگ زدنشان تاثیر می گذاشت.

نخوانده حس میکنم که در رمان با وجوه استخوان دارتری از تاریخ آن دوره و کشف حجاب و این داستانها روبرویم.

ولی در فیلم اشارات ناچیزی به تاریخ و وقایع رضاخانی و مردسالاری و زن ستیزی می شود و در بهترین حالت به شکلی سطحی ظلم به ن نشان داده می شود. با کتک هایی که آهو میخورد و بی محلی هایی که به او می شود.

رقص که پای ثابت فیلم های آن زمان بوده در این فیلم هم به چشم می خورد. چرا آهوی کتک خورده باید از رقص هوویش لذت ببرد و چرا "میران" اینگونه غیر منطقی سقوط کند؟

جنبه های اروتیک فیلم که خب.!

هر بار که فیلم بدی می بینم با خودم می گویم این ها باید ساخته می شدند تا فیلمهای خوب به وجود می آمدند.

"شوهر آهوخانم" فیلم خوبی نیست ولی لحظاتی از آن را می شود پذیرفت و به این نتیجه رسید که یکبار دیدنش خالی از لطف نیست.

چیزی که از این فیلم دوست ندارم مدارای آهوست. اینکه یکی می تواند هر بلایی سرت بیاورد و باز فرصت جبران داشته باشد.

از جنبه های مثبت فیلم موسیقی آن است که اثر استاد فرهاد فخرالدینی است.

شوهر آهو خانم محصول سال 1347 و بر اساس رمان علی محمد افغانی و به نویسندگی و کارگردانی داوود ملاپور ساخته شده است.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها